چشمان من
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۲۱

چشمان من

#چشمان-من

"زبان چشمان من، مهم ترین قسمت من است. من هر روز با زبان چشمانم، داستان های بی پایان را می نویسم. این چشمان، شاهد همه ی زیبایی ها و تلخی های زندگی من هستند. اولین باری که عشق را در دیدار چشمان یک نفر دیدم، خودم را در دنیایی دوست داشتنی تر از روزهای گذشته دیدم. اما آن روز، همچنین نزدیک ترین دوست من را از دست دادم. تنها چیزی که من را به روزهای بعدی می چسباند، نگاهی است که هرگز فراموش نخواهم کرد.

اگر چشمان من می توانستند صحبت کنند، به شما می گفتند که چقدر زندگی ارزشمند است. چشمان من دیده اند که چگونه یک بچه با لبخندی مهربان، دنیای من را روشن کرد. آنها همچنین شاهد بودند که چگونه زخمی شدم، اما با قدرت خود، دوباره ایستادم. این چشمان، شاهد لحظاتی بودند که گریه کردم، اما همیشه با امید و تلاش، به سمت جلو حرکت کردم.

این چشمان، داستان من را می گویند، داستانی از عشق، امید و پایداری. امیدوارم هرگز دیدار آنها را از دست ندهم، چرا که آنها نقطه ی شروع و پایان داستان زندگی من هستند."

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معرفی کتاب شرم
معرفی کتاب شرم
احساس شرم برای من عادی شده بود. این احساس مثل نتیجه‌ای بود که از شغل...

به خودت وفادار باش
به خودت وفادار باش
گاهی زندگی را همچون کتابی می‌خوانم که هر صفحه‌اش سرشار از رازهای نهفته است. هر...

دلنوشته اربعین حسینی
دلنوشته اربعین حسینی
اربعین حسینی، روزی است که دل‌های عاشقان حسین به هم گره می‌خورند، نوری از عشق...

هری پاتر و فرزند نفرین شده
هری پاتر و فرزند نفرین شده
#معرفی_کتاب  #کتاب_خوب_بخوانیم  #هری_پاتر_و_فرزند_نفرین_شده #جی_کی_رولینگ #چک_شورن  #جان_تیفانی  #مترجم_دانیال_قاسمی    این کتاب به صورت نمایش‌نامه نوشته شده...

ارسال نظر برای «چشمان من»

برو بالا