جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

شکر رحمت کن که رحمت در پی است
شخصی تعریف میکرد که یکی از دوستانم مدتی سردرد عجیبی داشت و مشکوک به بیماری...

حساب جادویی زمان
تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزهات اینه که بانک هر روز صبح یک...

اندازه نگه دار که اندازه نکوست
همسایه نیازمندی داشتیم که روزی از مادرم کاسهای نخود خواست.
مادرم به او از منزل نخود...

هرچه داریم امانتهای خدا هستند
چوپانی که بسیار مؤمن بود، در روستای دوری زندگی میکرد. روزی تنها پسر نوجوانِ خویش...